Popular Posts

Friday, October 9, 2009

حکایتی از گلستان سعدی

بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد ، پسر را گفت : نباید که این سخن بکسی در میان نهی . گفت : ای پدر فرمان تراست ، نگویم و لکن خواهم مرا بر فایده آن مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست . گفت : تا مصیبت دو نشود ، یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه .
مگوی انده خویش با دشمنان که لاحول گویند شادی کنان

No comments:

Post a Comment